داستان سوم محلهء ضرب ، نسخه خام و بی ویرایش طرح داستان و نحتوا برای نوشتن داستان بلند. از درون این متن درون مایه اش به دست آمده
قد و قامت بلند، خط موی زیبا، و موههای خرمایی رنگ و افشان بروی شانه هایش. مژه های سیاه و بلندی که چشمان زیبا و برنگ عسلش را محاصره کرده اند. شیک پوش و با ادب تر از عامه ی مردم رفتار میکند، پیرزن بروی نیمکت کناری در ایستگاه مترو بی مقدمه گفت؛ این پسرک بلند بالا و شیک پوش را ببین! معلوم است که از اسب افتاده ولی از اصل نیفتاده.
گفتم ؛ چطور؟ چرا چنین تصوری دارید؟ مگر او را میشناسید؟
پیرزن؛ نه_ اما چنین چهره ی با صولت و بُراقی کمتر در این روزها دیده میشود.
_چی؟ چهره ی با صولت؟ بُراق؟ نمیفهمم مگه اون چه فرقی با بقیه داره؟
پیرزن با تلخی نگاهی به من دوخت و گفت؛ چون من که آمدم اینجا، او برخواست و عزم رفتن کرد، و من سر نیمکت او نشستم ، ولی ده دقیقه گذشته و او هنوز همین جاست. پس او فقط تصمیم داشت،جایش، را به من پیره زن بدهد و وانمود کرد که قصد رفتن دارد. پس چهره بهانه ست، صورت ملاک نیست ، سیرت ملاک است . حالا تو همش به صورتت سرخ و سفید پودر و کِرِم بمال و چهره ات را نقاشی کن، تا وقتی فهم و شعورت را گم کرده باشی، هیچ سودی ندارد که زشت باشی و یا زیبا....
پسران شهر خیس به ظاهر توجه میکنند و دلداده ی ظاهر و قیافه ی دختران میشوند، از همین بابت است که دختران شهر همگی ارایشگرانی ماهر شده اند
دختران شهر به رویاهای الکی و دلخوش کنک ها دل میبندند و پسران شهر همگی دروغ گویان ماهری شده اند
پس دختران با گوش هایشان عاشق میشوند
پسران با چشمان شان
در ایستگاه مترو...
گفت اینا برای خودمه نه برای فروش... مامورای مترو اما
قبول نکردن ... گفتن چرا یه نفر باید این همه افسردگی
حمل کنه ؟ می خوای بفروشیشون...
واسه همينه که همیشه پیاده می بینیش که با کمر خم شده خیابون گز می کنه
دوستان لطفا شما برای این اثر با مسما و گیرا اسمی انتخاب کنید، میتوانید از این پیشنهادات نیز استفاده و یا الهام بگیرید، اسامی ای همچون : پایین تنه ی قرضی _2_ فراجنسیتی 3_ جنسیت مرزی 4_ آدمک فرضی _5_ پاهای اجاره ای 6_در خلا جنسیت 7_ بلاتکلیفی در کمر _8_ پنجاه پنجاه _9_ دو جنسه _10_آن مرد با داس آمد _11_رومینا محکوم بیگناهی 12_ جنایت ب نام غیرت و... گزینه های پیشنهادی شما...
ده بانوی نویسنده برتر جهان با تصویر و بیوگرافی...
اسامی و تصویر برتربن برترین نویسندگان داستان کوتاه ایران ، بازنشر از ویکی پدیا