از اونجایی که ترسیدم این نوشته از روی سایت مذکور حذف بشه عین اون را در زیر نقل قول کردم :
یک مطلبی را آقای [EMAIL="mm-at-mowlaei-dot-ir"]محمد مهدی مولایی[/EMAIL] در سایت [URL="http://www.7sang.com/"]هفت سنگ[/URL] نوشته بودند که با کسب اجازه از ایشان در این جا نقل قول گردید :
انتشار کتاب اول موضوعی است که هر نویسنده دقیقا یک بار در دوره فعالیتش با آن موجه بوده است و موضوعی است که ناشران در تمام دوره فعالیتشان با آن موجهاند.
پرداختن به این موضوع از آن جهت اهمیت بیشتری پیدا میکند که انتشار کتاب اول برای نویسندگان به منزله ورود به دنیای کتاب است و بسیارند نویسندگان مستعدی که بخاطر مشکلات و دردسرهای این پیش رویشان از خیر انتشار کتاب گذشتهاند و همینطور بسیارند کسانی که با پشت سر گذاشتن تمام این مصائب کتابشان را چاپ کردهاند اما بخاطر مشکلات پس از انشار - که عمدهترین آنها مسئله پخش و توزیع است - از انتشار کتاب پشیمان شدهاند!
اگر شما هم فکر میکنید که مطالبتان ارزش چاپ شدن داد و به فکر انتشار کتاب افتادهاید فقط به این نکته توجه کنید:
اگر به اندازهی کافی شناخته شده نیستید که کتابتان را بخاطر اسمتان بخرند و اگر دوست یا آشنایی ندارید که در این راه کمکتان کند و اگر پول کافی هم ندارید بهتر است به خودتان زحمت ندهید، کمتر کسی حاضر میشود اینروزها روی چنین کارهایی سرمایهگذاری کند.
و انگار نه انگار که تمام نویسندگان بزرگ، روزی اولین بودهاند.
مشکلات انتشار کتاب اول، بطور خاص در حوزه ادبیات و شعر را از دید ناشران، نویسندگان و دستاندرکاران نشر جویا شدیم.
کتاب اول چگونه منتشر میشود؟
«ناشرها معمولا برای انتشار کتاب اول شاعران و نویسندگان را موظف به سرمایهگذاری کل مبلغ هزینه چاپ میکنند، البته بعضی از ناشرها با نویسندگان کنار میآیند و مثلا ۵۰٪ مبلغ را اول و ۵۰٪ بقیه را بصورت قسطی میگیرند.» اینها را فرهاد صفریان شاعر و وبلاگنویس میگوید. وقتی از او میپرسیم که آیا قصد چاپ کتاب اشعارش را دارد یا نه میگوید اگر انتشاراتی با شرایط مناسب پیدا شود که حتی ۵۰٪ هزینه چاپ را تقبل کند این کار را خواهم کرد.
در ایام برگزاری نمایشگاه کتاب پلاکارد آبیرنگی در یکی از غرفهها جلب توجه میکرد. روی این پلاکارد نوشته شده بود: «چنانچه حتی یک اثر قابل چاپ دارید و به هر دلیل تاکنون موفق به انتشار آن نشدهاید حتما با ما تماس بگیرید.»
به سراغ نامور مدیر این انتشارات میرویم. نامور میگوید: « انتشارات رجا تهران الان مدتی است که کتابهای اول را منتشر میکند. ما برای شروع در چند جا از جمله مجلهی موفقیت آگهی دادیم. ما این کتابها را به چند نوع چاپ میکنیم. اما معمولا به اینصورت است که برای فشار نیامدن به نویسنده یک مقداری را ما سرمایهگذاری میکنیم و یا سعی میکنیم سهمشان را قسطی بگیریم.» از هزینه چاپ یک کتاب حدود هفتاد صفحهای میپرسیم، پاسخ میدهد: « تقریبا با ۱۵۰ هزار تومان کتاب در میآید. اگر دوهزار تا هم بزنیم میشود ۳۰۰ هزار تومان، البته با کاغذ خوب و جلد گلاسه ۲۵۰ گرمی.»
واقعیت این است که شما برای چاپ کتابتان هر چقدر هم ارزشمند باشد باید خودتان دست به جیب شوید، ناشرین در پاسخ به این سوال که چرا برای چاپ این کتابها نویسنده را مجبور به سرمایهگذاری میکنند همگی متحدالقول یک پاسخ دارند: «ضرر میکنیم!»
ظاهرا تجریه نشان داده است که چاپ این کتابها برای ناشرین جز ضرر چیزی نداشته است. محمد عزیزی، شاعر، نویسنده و مدیر مسئول انتشارات روزگار در اینباره میگوید: « از ابتدای تاسیس نشر روزگار اینرا وجهه همت خودم قرار دادم و دوستانی که به من مراجعه میکردند، سعی میکردم که اولین کتابشان را منتشر کنم؛ البته به شرطی که به قول حافظ آنی داشته باشد، «بنده طلعت آن باش که آنی دارد».
در ابتدا ما بدون اینکه توقع کمکی از آنها داشته باشیم تعدادی از این کتابها را چاپ کردیم اما چون کمک دولتی نشدیم و از طرفی این کتابها هم پشت ویترین کتابفروشیها قرار نگرفتند و انبار شدند، از لحاظ اقتصادی متضرر شدیم و در ادامه کار بجای اینکه چاپ این کتابها را قطع بکنیم به یک راه حلی رسیدیم و آنکه پیشنهاد کردیم برای اینکه بچهها خودشان متوجه وضعیت نشر بشوند و گلایه نکنند از آنها خواستیم مثلا ۵۰۰ جلد از کتاب خودشان را ولو با ۳۰٪ تخفیف از ما بخرند. الان اینها یک تعداد کتاب را از ما پیش خرید میکنند و ما کتابشان را چاپ میکنیم.»
دریانورد، مدیر انتشارات دریانورد به ما میگوید: « هیچ ناشری حاضر نیست روی کار اول نویسندهها سرمایهگذاری کند. مشکل بعدی هم توزیع است که مراکز پخش رغبتی به توزیع اینها ندارد. پس شاعران مجبورند خودشان دنبال سرمایهگذاری و توزیع مناسب کتابشان باشند.»
دریانورد به کتابهای موجود در غرفه اشاره میکند و میگوید: « کتابهایی که میبینید حدود ۱۵ کتاب شعر اول هستند که شاعر سرمایهگذاری کرده است، البته بعضیها با مشارکت ناشر. تمام این کتابهایی را که میبینید، بجز ۲-۳ تا همه را مولف سرمایهگذاری کرده است.» دریانورد در مورد هزینه چاپ یک کتاب میگوید: « بستگی به تعداد صفحه دارد. معمولا صفحهای ۵ تا ۶ هزار تومان هزینه دارد.»
البته اگر شما به اندازه کافی در این حوزه سرشناس باشید احتمالا کمتر با این مشکلات مواجه خواهید شد. از یغما گلرویی، ترانهسرا، در مورد مشکلات چاپ کتاب اولش پرسیدیم. یغما توضیح میدهد: « من مشکلی برای چاپ اولین کتابم نداشتم، یعنی اصلا نمیخواستم کتاب چاپ کنم. شعرهایم پیش حمید صدری، دوست آهنسازم بود. کارهایم را به مدیر انتشارات دارینوش داده بودند و خودشان بدون اینکه من بدانم تصمیم گرفتند کتابم را چاپ کنند و خیلی راحت هم چاپ شد.»
رسول یونان، شاعر و ترانهسرا، هم در پاسخ به این سوال ما میگوید: « من مشکل خاصی نداشتم، شعر نوشتم گرفتند چاپ کردند.همین! کتاب «روز بخیر محبوب من» بود که انتشارات نارنج چاپ کرد. البته من قبل از آن با کارهایم مطبوعات را بمباران کرده بودم و به همین خاطر بود.»
بعد از چاپ کتاب
اما نویسندگان جوان پس از پشت سر گذاشتن تمام مشکلات چاپ کتاب اغلب با محصول چاپ شدهی مطلوبی مواجه نمیشوند. فرهاد صفریان در این مورد میگوید: « این کتابها اشکالات تایپی فراوانی دارند، انتشاراتیهایی که این کتابها را چاپ میکنند ویراستار ندارند. طرح روی جلدشان هم حرفهای نیست. این مسائل به این خاطر است که اینها حرفهای اینکار نیستند. بیشترشان شاعر هستند که مجوز گرفته اند و شعر دوستانشان را چاپ میکنند و در مورد طرح روی جلد و ویرایش حرفهای عمل نمیکنند و کتاب را همینجوری بیرون میدهند.»
یکی از مسائل مربوط به کتاب اولیها که اغلب خودشان هم از آن اطلاعی ندارند چاپ کتابشان در تیراژ غیر واقعی است. یعنی تعداد معدودی از ناشرین کل هزینه کتاب را از نویسنده میگیرند، ولی بجای چاپ در تیراژ اسمی مثلا ۱۲۰۰ تا، بوسیلهی دستگاه ریسوگراف مثلا ۴۰۰ تا از کتاب چاپ میکنند؛ در حدی که تعدادی به خود نویسنده میدهند و بقیه را هم در بازار پخش میکنند و در نمایشگاه عرضه میکنند. اگر این مقدار فروش رفت دوباره چاپ میکنند وگرنه همان مقدار میماند و این در حالیست که نویسنده تصور میکند کتابش در تیراژ اسمی منتشر شده است.
اینها را یک نویسنده که خود با مسائل نشر آشناست به ما گفت و البته تاکید کرد که از او اسمی نبریم.
اما شاید بزرگترین مشکل کتاباولیها - و کلا حوزه کتاب - مسئله توزیع و پخش کتاب باشد. جایی که باعث میشود گاهی تصور کنیم چاپ شدن یا نشدن کتاب تفاوتی نداشته است.
مافیای توزیع؛ مشکل اساسی
مطمئن باشید مشکلات توزیع و پخش کتاب اینقدر جدی است که وقتی صحبت آن به میان میآید برخی عنوان «مافیای توزیع» را مطرح میکنند. این مسئله طبیعتا در مورد نویسندگان گمنامی که اولین کتابشان را منتشر کردهاند بییشتر مشکلزاست.
فریاد شیری، شاعر و کارشناس ادبی نشر نگیما، در این مورد میگوید: «مشکل اصلی این است که پخشیهایی که ما با آنها کار میکنیم، اصلا کتاب شعر را نمیگیرند. یعنی هیچ پخشی حاضر نمیشود با حتی ۵۰٪ هم کتاب شعر را پخش کند. البته آنها هم گناهی ندارند. چون کتاب فروشیها کتاب شعر را پخش نمیگیرند. فقط چند تا کتاب فروشی معدود در تهران است که کتاب شعر را بطور امانی میگیرند، ببینند فروش میرود یا نه، البته آنهم با ۴۰٪ تخفیف. اصلا با این همه مشکلات که نه بخشی کتاب را میگیرد و نه مخاطب دارد به نظر من چاپ کتاب اول حماقت است.» مگر آنکه از راه غیر قانونی وارد شویم و بجای مجوز و کسب کد شابک و ثبت در رده بندی کتابخانه ملی بطور زیرزمینی و غیرمجاز با ناشرین به توافق برسیم تا اثر مان را چاپ و روانه ی بازار زیرزمینی و اصطلاحا بازار سیاه کتاب کند. آنگاه باز تا سرشناس و نامی نباشیم و یا محتوای ارزنده ای نداشته باشیم محال ممکن است بابت آثارمان کسی پولی بپردازد ، همچنین از محدود نمونه های موفق در این زمینه میتوان به فروش غیر قانونی آثار نویسنده ی جوان و شمالی شین_براری اشاره کنیم که با تکیه بر حواشی بسیار و پیشینه ی کاری مشخص و مورد قبول توانست رگ اصلی بازار آثار زیرزمینی را در دست بگیرد اما در این میان گمان نکنم خودش زینفع و سود ریالی چندانی کسب کرده باشد زیرا این دلالان و کتابفروش های دوره گرد و غیرمجاز هستند که بیشترین سود را از فروش آثار با چند برابر قیمت اصلی بهره مند میشوند. البته موفقیت آثاری یک نویسنده ی ممنوع القلم به مفهوم کسب سود ریالی برای آن نویسنده نیست.
دریانورد، مدیر انتشارات دریانورد که در شهر بوشهر فعالیت میکند میگوید: « ما ناشرین شهرستانی دستمان به مراکز پخش تهران نمیرسد و اگر هم برسد اینها کتاب شعر را نمیگیرند، اگر کتاب داستان باشد که کتاب نویسندههای گمنام را نمیگیرند. کلا اینها کتب ناشرهای گمنامی مثل مارا نمیگیرند و اگر بپذیرند با درصد بالایی میخواهند. مثلا یک کتاب را به ما گفتند با ۶۰٪ تخفیف میگیریم.»
نامور، مدیر انتشارات رجا تهران هم میگوید: « پخش ما ضعیف است. کلا پخش در ایران ضعیف است. البته بعضیها آمدهاند اتحادیه درست کردهاند، مثلا اتحادیه کتب درسی، اما آنها هم موفق نبودهاند. من خبر داریم برخی ناشرین از کتابی در مدت شش ماه حتی یک فروش هم نداشتهاند. الان بصورت مبادله است، کتاب عوض میکنند، کتاب دیگران را میفروشند.»
مشکل اصلی کجاست !؟
اما چرا خوانندگان و به طبع آنها کتابفروشیها و مراکز پخش چنین برخوردی با این کتابها دارند؟
فریاد شیری در این مورد میگوید: «مسئله اصلی این است که شعر الان در ایران مخاطب ندارد. مخاطب کتابهای شعر خود شاعرها هستند که متاسفانه آنها هم همدیگر را قبول ندارند. الان کتاب شعر را خود شاعرها هم نمیخرند و همه منتظرند که از همدیگر کتاب را هدیه بگیرند.»
نامورمدیر انتشارات رجا تهران در این زمینه نظر جالبی دارد و میگوید:«وضعیت فعلا همین است. وضعیت اقتصادی مردم هم همین است و شکم مردم سیر نیست و به کتاب نمیرسند.»
اما رسول یونان، شاعر و ترانهسرا، مسئله محتوای این کتابها را مطرح میکند: «عمدهترین مشکل اینها این است که میخواهند دفترچه مشقشان را چاپ کنند. بدون اینکه کسی نظر بدهد و کسی ببینید میآیند و خاطرات شخصی خودشان را چاپ میکنند و این کار هم شخصی است و فقط به درد دوست دخترهایشان میخورد! و مردم هم نمیخرند.»
راه حل ناشرین برای کتابهای شعر
ناشرین برای فرار از مشکلات چاپ شعرهای نویسندگان جوان بخشی از اشعار افراد مختلف را در قالب یک مجموعه چاپ میکنند.
فریاد شیری در این مورد میگوید: « ما الان کتابنگیما را طرحریزی کردیم و الان کتاب اول را درآوریدم. کسانی که میخواستند کتاب چاپ کنند، گفتیم اینکار را نکنید، ۲-۳ تا از شعرهای خوب خودتان را بدهید تا در این کتاب چاپ کنیم. خودشان را هم مجبور کردیم که کتاب را پیش خرید کنند. از این کتاب استقبال شد. الان هم خیلی از دوستان دیگر مراجعه میکنند و من به آنها میگویم فعلا برای اینکه بحران کتاب را، بحران شعر را حل کنیم دست نگه داریم و کتاب چاپ نکنیم.»
انتشارات رجا هم مشابه چنین طرحی را اجرا میکند. نامور در اینباره میگوید: «مجموعه کتابهایی با عنوان «حرفهایی که در دلم ماند» در سه جلد در آمده است. در هر کدام ۴۵ نفر شاعر جوان، دختر و پسر از سراسر ایران برای ما کار فرستادند که ما انتخاب کردیم و چاپ کردیم. به خودشان پیشنهاد کردیم که چند نسخهاش را خودشان بخرند و حدود هزار تای آنرا روز اول خودشان خریدند.»
نامور دیگر طرحهایی که در این زمینه دارند را اینگونه تشریح میکند: «الان هم شب شعری گذاشتهایم و از دوستانی که تا الان از آنها کتاب چاپ کردهایم دعوت کردیم که در این شب شعر شرکت کنند. سرشان گرم میشود و از خیلی مسائل دور می شوند. ماهی یکبار دور هم جمع می شوند. بجای اینکه بروند توی خیابانها با این بیکاری، با این شرایط و اوضاع نابسامان مینشینند دور هم، آشنا میشوند و درباره شعر و داستان حرف میزنند.»
مشکلات نشر فقط در حوزه ادبیات است؟
این سوال را با فریادشیری در میان میگذاریم، پاسخ میدهد: « مشکلات کتاب اول در همیه زمینهها وجود دارد. در ادبیات هم وضعیت ادبیات داستانی از شعر بهتر است و مردم هنوز ادبیات داستانی را مطالعه میکنند.»
به سراغ عباس طارمی که به تازگی اولین کتابش را با عنوان «شهر هزار حکیم» در حوزه فلسفه و عرفان چاپ کرده است میرویم و درباره نحوه چاپ کتابش میپرسیم: « من آشنایی قبلی با یکی از مدیران انتشارات روزنه داشتیم. قبلا دو طرح را که مربوط به کسان دیگری بود برده بودم که هر دو هم رد شدند. موضوع را با آن مدیر آشنا در میان گذاشتم که همچین کتابی را در دست تالیف دارم. پس از صحبتها و مذاکرات سرانجام کتاب من چاپ شد، البته بجای حق التالیف به من دوهزار جلد کتاب دادند.»
طارمی ادامه میدهد: « مشکلات نشر در ایران در همه حوزهها وجود دارد. هم در زمینه چاپ، هم توزیع و البته فقط به کتاب اولیها هم محدود نمیشود و نویسندگان قدیمی هم با این مشکلات مواجهاند. در حوزه کتابهای فلسفی و مذهبی هم که من در آن فعالیت میکنم چون این کتابها خریدار زیادی ندارند ناشران حاضر به سرمایهگذاری روی این موضوعات نیستند.»
وقتی این سوال را با دریانورد، مدیر انتشارات دریانورد مطرح کردیم کتابی را با عنوان «بندر دیلم و هفت شهر لیراویب» به ما نشان داد و گفت: « این کتاب را ببینید. در زمنیه تاریخ است و کتاب اول نویسنده. نویسنده برای چاپ کتابش پنج میلیون تومان سرمایهگذاری کرده است.» دریانورد اضافه میکند که: « این کتاب حاصل ۵ سال تلاش مولف است. اگر قرار بود برای یک ناشر دولتی یا نهاد دولتی تحقیق بکند حق تالیفش حداقل ۵-۶ میلیون تومان بود و چاپ هم با خودشان بود. اما الان ۵ میلیون سرمایهگذاری کرده است و انتشاراتی فقط توانسته با او همکاری کند و سرمایهگذاریای نکرده است.»
ظاهرا این مشکلات در همه حوزهها وجود دارد و تنها ناشرین دولتی که دغدغه برگشت سرمایه و مسائل اقتصادی را ندارند میتوانند به سادگی به فعالیتشان ادامه دهند.
احمد.ف که قرار است بزدوی اولین کتابش را در زمینه تاریخ برای یک نهاد دولتی منتشر کند میگوید: «من در واقع کار تالیف این کتاب را برای این نهاد انجام میدهم و مسائل چاپش به من ارتباطی ندارد. طبق قرارداری که در ابتدا با من بسته شده من در ازای نوشتن کتاب حقالتالیفم را دریافت میکنم.»
چاره کار چیست ؟
نامور در اینباره میگوید: «مشکلات نشر اینقدر زیاد است که حل شدنی نیست. فقط یک راه دارد، وزارت ارشاد باید کتاب را از ناشرین نوپا بخرد و در کتابخانهها توزیع کند. مردم را هم تشویق کنند که از کتابخانهها استفاده کنند. این بهترین خدمتی است که دولت با این همه بودجه میتواند انجام بدهد.»
فریاد شیری به کیفیت چاپ بهتر اشاره میکند و میگوید: « اگر کتاب را به دید یک کالای تجاری نگاه کنیم، ما جلد کتاب را کیفیت کتاب را میتوانیم تغییر دهیم. مثلا با استفاده از تصویر و یکسری کارهای دیگر شاید بشود مخاطب را جذب کرد.»
محمد عزیزی هم به تاثیر حمایت دولت در این قضیه اشاره میکند و میگوید: « دولت باید از اینها حمایت کند. یک وقتی این طرح را دادند ولی اجرا نکردند. دولت باید بگوید کسی که کتاب اول چاپ میکند من مقدار معینی را بطور قطع میخرم.»
عزیزی به نقش مطبوعات هم اشاره میکند و میگوید: « مطبوعات هم باید در زمینه کتاب اول اطلاعرسانی کنند. با اینها مصاحبه کنند. وقتی کتابشان چاپ شد، کتابشان را نقد و بررسی کنند و به هر حال مطرحشان بکنند در حالی که معمولا اینکار را نمیکنند.»