اگر شما هم از دوستداران نویسندگی هستید و می‌خواهید این مهارت بسیار جذاب و البته کاربردی را یاد بگیرید؛ جای درستی هستید. در این مقاله می‌خواهم به این پرسش مهم پاسخ دهم که چگونه نویسندگی را شروع کنیم؟

نوشتن کار بسیار راحتی است. آن را در همان ابتدای دوران کودکی در مدرسه آموخته‌ایم. اما نویسندگی را کم و بیش در زنگ‌های انشاء به ما یاد داده‌اند و بسته به مهارتی که در آن داشتیم، بالاخره چیزهایی می‌نوشتیم و به معلم‌مان تحویل می‌دادیم.

وقتی از نویسندگی صحبت می‌کنم، یعنی نوشتن مجموعه‌ای از جملات و پاراگراف‌های مرتبط با هم که بتوانیم به کمک آن‌ها پیامی را به مخاطب انتقال دهیم. این کار فارغ از هر استعدادی، یک فن و مهارت است و می‌توانیم آن را با آموزش، تمرین و تجربه یاد بگیریم و به‌کار ببندیم.

در حقیقت نویسندگی به‌هر سبک آن، روشی عالی برای برقراری ارتباط با جهان اطراف است. آن‌هم نه‌تنها برای زمان حاضر، بلکه به‌کمک نوشتن می‌توانیم با نسل‌های بعد از خود هم ارتباط بگیریم و پیام‌مان را به آن‌ها برسانیم.

گویی ماشین زمانی در اختیارمان است و با آن می‌توانیم آزادانه به صدها سال آینده سفر کنیم. همان‌طور که ابن‌سینا، سعدی، پادشاهان هخامنشی و هزاران نفر از بزرگان تاریخ توانسته‌اند به کمک آثار مکتوبی که از خود برجای گذاشته‌اند، هم‌اکنون و در قرن ۲۱ در میان من و شما و خانه‌های‌مان رفت و آمد کنند.

در این میان هر کس انگیزه و دلیلی برای نویسندگی دارد. یکی برای دل می‌نویسند، آن یکی برای کار و دیگری برای رشد و ده‌ها ایده دیگر… اما هر چه باشد، قرارگرفتن در مسیر نویسندگی خاصیت جالبی دارد و ما را به بسیاری از چیزها متعهد می‌کند؛ از مطالعه و یادگیری گرفته تا اندیشیدن و تفکر. شاید هم برعکس؛ این تفکر و یادگیری است که در نهایت ما را به سمت نویسندگی سوق می‌دهد.

در هر حالتی که باشد در مقاله‌ای که می‌خوانید می‌خواهم به شما توضیح دهم که چگونه می‌توانید مسیر نویسندگی را آغاز و نوشتن را به‌ بخش مهمی از زندگی‌تان تبدیل کنید. اما قبل از آن می‌خواهم با طرح چند پرسش به شما کمک کنم با رویکردهای مختلف در نویسندگی آشنا شوید. زیرا نحوه یادگیری در هر کدام از این رویکردها مسیر خاص خودش را دارد. پس با من همراه شوید…

—***—

 

آیا می‌خواهید نویسندگی شغل شما شود؟

در جامعه بسیاری می‌توانند رانندگی کنند، اما تنها بخشی از آن‌ها رانندگی را به‌عنوان شغل انتخاب کرده‌ و از آن کسب درآمد می‌‌کنند. احتمالا با من هم‌نظر هستید که وقتی رانندگی را به‌عنوان شغل بر می‌گزینیم، تنها نمی‌توانیم به مهارت هدایت خودروی خود اکتفا کنیم.

بلکه باید بتوانیم از پس تعمیرات جزئی آن برآییم، جاده‌ها و خیابان‌ها را مثل کف دست بشناسیم، با مسافر و همراهان خود ارتباط بهتری بگیریم، برخی مجوزها را اخذ کنیم و…

پس اگر می‌خواهیم به‌عنوان نویسنده شاغل شویم، نباید تنها به این‌که می‌توانیم «بنویسیم» دلخوش کنیم. زیرا نوشتنِ تنها در بازار خریداری ندارد. پس لازم است کمی بازاریابی و فروش بدانیم، مخاطبان را بشناسیم، با قواعد و قوانین آن آشنا شویم و چندین مهارت جنبی دیگر!

آیا واقعا از نویسندگی می‌توانیم کسب درآمد کنیم؟ آن‌هم در ایران؟! بله امکان‌پذیر است. هم‌اکنون هزاران نفر در کشورمان از این راه روزگار می‌گذرانند؛ برخی راضی و برخی نیز ناراضی هستند. همه این‌ها کاملا به شخصیت و روحیات شما و سطح توقعتان از درآمد نویسندگی بستگی دارد که در جمع راضیان این صنف قرار بگیرید و یا ناراضی‌ها.

مثلا نویسنده‌ای با ۲ میلیون تومان درآمد در ماه خدا را شکر می‌کند و دیگری با ۱۰ میلیون تومان درآمد، بازهم به انگیزه‌های مالی بیشتری برای ادامه فعالیت نیاز دارد. در این‌خصوص در مقاله جداگانه‌ای به راه‌های کسب درآمد از نویسندگی و تولید محتوا و بررسی بازار آن‌ها پرداخته‌ایم. پیشنهاد می‌کنم مطالعه این مقاله را از دست ندهید

در عالم نویسندگی دو سرزمین پهناور داریم! یکی سرزمین ادبی (داستانی) و دیگری غیرادبی (غیرداستانی). در هر دو سرزمین نویسندگان با واژگان، جملات و پاراگراف‌ها سرو‌کله می‌زنند. اما هر کدام هدف خاص خودشان را دنبال می‌کنند.

در سرزمین ادبی، نویسندگان به‌دنبال خلق اثری هنری هستند. شبیه به کاری که نقاشان و مجسمه‌سازان انجام می‌دهند. مهم‌تر از پیام محتوا، چیدمان هنرمندانه واژگان و جملات در کنار یکدیگر است تا داستانی نوشته شود که اشک خواننده را درآورد و یا متنی تولید شود که خواننده را به خنده بیندازد و هر حس و حال دیگری.

محصولات نویسندگان در سرزمین ادبی، کتاب‌های داستانی، نمایشنامه‌‌ها و فیلمنامه‌ها، دیوان‌های شعر و مواردی شبیه به این‌ها هستند که ما آن‌ها را در وهله اول اثری هنری می‌دانیم.

اما در سرزمین غیرادبی، نویسندگان از واژگان و جملات به‌عنوان ابزار و بستری برای انتقال پیام و مفاهیم به مخاطبان استفاده می‌کنند. در این سرزمین ادبیات بیشتر وسیله است و هیچ‌کدام از اهالی این سرزمین در پی خلق اثر هنری نیستند. هرچند از ظرایف ادبی، اگر به انتقال بهتر مفاهیم کمک کند، حتما استفاده خواهند کرد.

محصولات نویسندگان در سرزمین غیرادبی، مقالات مطبوعاتی، کتاب‌های علمی و آموزشی، تحلیل‌ها و یادداشت‌های انتقادی و چیزهایی شبیه این هستند.

برای درک بهتر تفاوت این دو سرزمین می‌توانیم این‌گونه بگوییم که در سرزمین ادبی هرچه یک محتوا را در بسته‌های بیشتری از ابهام، ایهام، پیچیدگی و سایر آرایه‌های ادبی بپیچید و به خورد مخاطب دهید، کارتان ارزشمندتر و هنرمندانه‌تر است.

اما در مقابل در سرزمین غیرادبی‌ها، هرچه محتوا ساده‌تر و پیام را راحت‌تر به مخاطب انتقال دهید، اثر ارزنده‌تری خلق کرده‌اید. تفاوت ماهیت کاری نویسندگان این دو سرزمین شبیه به تفاوت خوانندگان با سخنرانان است.

شاید بپرسید آیا به‌عنوان نویسنده می‌توانیم در هر دو سرزمین زندگی کرده و قلم بزنیم؟ دوستان بزرگوارم بین این دو سرزمین نویسندگی، مرزهای شفاف و پررنگی نیست و ساکنان آن به‌راحتی و بدون ویزا می‌توانند به‌ سرزمین‌های یکدیگر رفت و آمد کنند! فقط برای خلق هر متن و اثری باید به قواعد و اصول هریک از این سرزمین‌ها آشنا باشید تا خروجی کار یک بام و دو هوا نشود…

اگر به حوزه نویسندگی ادبی علاقه‌مند هستید و می‌خواهید در این‌خصوص بیشتر بدانید، مطالعه دو مقاله زیر برایتان بسیار مفید خواهد بود:

بخوانید: چگونه داستان بنویسیم؟

بخوانید: چگونه داستان ‌نویس شویم؟

آیا در شغل خود به مهارت نویسندگی نیاز دارید؟

در برخی شغل‌ها، به‌خصوص مشاغل دفتری به‌طور مرتب نیاز داریم که بنویسیم؛ از نوشتن نامه‌های اداری گرفته تا تدوین گزارش‌های کار. در این موقعیت‌های شغلی، توانایی نوشتن یکی از الزامات شغلی ماست.

مثلا به‌عنوان منشی یا دبیر هیئت مدیره شرکت، باید بتوانیم به‌خوبی نامه‌های اداری استانداردی بنویسیم و صورتجلسات شفاف و دقیقی تهیه کنیم. گاهی در سمت مدیر ارشد یا میانی لازم است برای هدایت کارکنان، دستورالعمل‌های کاری بنویسیم و به آن‌ها ابلاغ کنیم. شاید هم لازم باشد به فراخور نیازی که پیش می‌آید بیانیه‌ای را نوشته و منتشر کنیم.

این نوع از نوشتن تابع چارچوب‌های خاص خودش است و باید بتوانیم به‌خوبی از پس آن برآییم. درغیراین‌صورت شاید کارمان را از دست بدهیم! به‌یاد دارم چند ماه پیش یکی از مخاطبان سایت آکادمی شیوا با ما تماس گرفته بود و می‌گفت به‌دلیل عدم توانایی در نوشتن نامه‌های اداری در آستانه اخراج است و از ما راهنمایی می‌خواست.

همچنین آشنایی با قواعد ویرایش و درست‌نویسی یکی از الزامات حیاتی برای نوشتن در چنین فضایی است. زیرا گاهی وجود یک غلط املایی در متن یک نامه و یا استفاده از ادبیاتی غیرمتعارف، می‌تواند مشکلاتی را برای صاحب نامه ایجاد کند. در صورتی‌که می‌خواهید با اصول نگارش اداری آشنا شوید، مطالعه چند مقاله زیر می‌تواند برای شما بسیار مفید باشد:

بخوانید: چگونه گزارش کار اداری بنویسیم؟

بخوانید: چگونه نامه اداری بنویسیم؟

آیا می‌خواهید نویسندگی را در مسیر رشد فردی‌ به‌خدمت بگیرید؟

روانشناسان و درمانگران بر این باور هستند که نوشتن به روند شفای ذهن و درمان اغلب بیماری‌ها، اختلالات و معضلات روانی بسیار کمک می‌کند. زیرا ذهن انسان‌ بازیگوش است و به‌همین راحتی نمی‌گذارد بتوانیم تصویر واضح و کاملی از خود ببینیم.

هر فکر، ایده، نگرانی، دغدغه و مواردی مانند این، شبیه به نقاطی در ذهن ماست که در حالت عادی نمی‌توانیم بین آن‌ها ارتباطات معنادار و درستی پیدا کنیم. ولی برون‌ریزی محتویات ذهن از افکار و عقاید گرفته تا خاطرات و دغدغه‌ها (آن‌هم به کمک نوشتن) تصویر واضح و روشنی از وضعیت درونی ما در اختیار خود و طرف مقابل‌مان (مثلا درمانگر) قرار می‌دهد.

به‌نظر می‌رسد این بُعد از نویسندگی و نوشتن را همه ما باید به‌خوبی بلد باشیم و از آن برای رشد فردی استفاده کنیم. اگر به این بحث علاقه‌مند شدید، حتما از مطالعه مقاله زیر شگفت‌زده می‌شوید و در می‌یابید وقتی روانشناسان می‌گویند: «نوشتن معجزه می‌کند!» یعنی چه…

بخوانید: چگونه با نویسندگی شفاء پیدا کنیم؟

—***—

مواردی که در بالا به آن اشاره کردم، به‌طور کلی مهم‌ترین رویکردهای نویسندگی را براساس کاربردها و روش‌ها نشان می‌دهد. اگرچه موارد دیگری مانند نوشتن متن قراردادها، طرح‌های توجیهی و غیره نیز هستند که هر کدام روال خاص خود را دارند و به قول معروف در این مقال نمی‌گنجند! J

حالا با این پیش‌زمینه در ادامه می‌خواهم به شما توضیح دهم برای نویسندگی فارغ از هر هدف و روشی، باید چه پیش‌زمینه‌هایی را در خود ایجاد کنیم و یک محتوا به‌طور کلی از چه بخش‌هایی تشکیل شده است. به شما خواهم گفت که اصولا برای نوشتن هر محتوایی باید از کجا شروع کنیم و چطور در مسیری درست پیش رویم.

پیش‌نیازهای نویسندگی

جدای از بحث علاقه‌مندی به نویسندگی، به‌نظر من اگر می‌خواهید در این مسیر وارد شوید، سه پیش‌شرط زیر لازم و حیاتی است و بدون آن‌ها نویسندگی معنایی ندارد.

مطالعه روزانه و یادگیری مستمر

لطیفه‌ای است که می‌گوید: «عامل اصلی طلاق، ازدواج است‌‌!» و تعمیم آن به نویسندگی می‌شود: «عامل اصلی نوشتن، مطالعه است…» و به قول آن مثل معروف: «از کوزه همان برون ترآود که در اوست.»

مطالعه و یادگیری به ما کمک می‌کند تا ذهن‌مان همیشه برای نوشتن در حالت آماده‌باش باشد؛ چه از لحاظ محتوایی و چه فنی. شما وقتی با محتوا و متن به‌طور مرتب درگیر شوید، نسبت به موضوعات آگاهی و اشراف بیشتری دارید و بهتر می‌دانید چه باید بنویسید.

از طرفی مطالعه متون مختلف ذهن شما را ساختارمندتر کرده و علاوه بر افزایش دایره واژگان، با ساختارهای جدیدی از جملات و پاراگراف‌ها آشنا می‌شوید و وارد ناخودآگاه شما می‌شوند. این موضوع روی نگارش شما تاثیر مثبتی می‌گذارد.

شبیه به حالتی که وقتی در محیطی قرار بگیرید که همه انگلیسی صحبت می‌کنند، ناخواسته با این زبان بیشتر خو گرفته و می‌توانید از آن استفاده کنید. برای یک نجار، سروکله‌زدن با چوب باید کار روزانه آن باشد و به‌قول نجارباشی محله‌مان باید با چوب دوست شد. نویسنده هم باید هر روز خود را در مواجهه با متن قرار دهد؛ حتی در مقام خواننده.

پیشنهاد می‌کنم برای آن‌که بتوانید برای نویسندگی مطالعه اثربخش‌تری داشته باشید، مقاله زیر را مطالعه کنید:

بخوانید: چطور مطالعه کنیم تا بهتر بنویسیم؟

 

خلاقیت در نویسندگی

خلاقیت عامل مهمی در پیشرفت کارهاست. چه بسا هنرمندی به واسطه یک کار خلاقانه به شهرت و محبوبیت می‌رسد. نویسندگی نیز از این قاعده مستثنی نیست. عموما در نویسندگی خلاقیت خود را در دو شکل نشان می‌دهد؛ نخست انتخاب سوژه و دیگری نحوه پرداختن به آن.

سوژه، موضوع و خط اصلی داستان و محتوای ماست. در حقیقت آن‌چه در وهله اول باعث می‌شود مخاطب محتوای ما را بخواند، سوژه آن است. پس هر چه شما در سوژه‌یابی و انتخاب موضوع خلاقیت بیشتری به خرج دهید، احتمال دیده‌شدن کارتان بیشتر است. مثلا سال‌ها پیش کامران نجف‌زاده برخلاف همه، هنگام اعلام نتایج کنکور به سراغ مصاحبه با رتبه آخر کنکور ریاضی رفت. ویدئوی این گفتگو را می‌توانید تماشا کنید

جای دیگری که خلاقیت خودش را در نویسندگی نشان می‌دهد، نحوه پرداختن به موضوع و سوژه است. از ساختاربندی و نحوه روایت محتوا گرفته تا انتخاب تیتر و لید مناسب برای آن. معمولا انتخاب یک تیتر جذاب و خلاقانه، نقش مهمی در افزایش خوانندگان یک اثر دارد.

اگر فکر می‌کنید خلاقیت‌تان کم است، باید بگویم خوشبختانه خلاقیت را نیز مانند بسیاری از چیزهای دیگر می‌توان یاد گرفت و روز به روز به خلاق‌تر شد. اگر علاقه‌مند هستید درباره نقش خلاقیت در نویسندگی بیشتر بدانید، پس مطالعه مقاله زیر را از دست ندهید:

بخوانید: نویسندگی خلاق چیست و چگونه می‌توانیم خلاقانه‌تر بنویسیم؟